تکرار ، تکرار و بازم تکرار

ساخت وبلاگ
طبق قوانین ایران ”اسلامی” شما حق داری فرزند خودت رو بکشی ، کاری که امروز کردی جلوش چیزی نیست ...

 

+ شاید هم کاش زودتر بمیرم ...

تکرار ، تکرار و بازم تکرار...
ما را در سایت تکرار ، تکرار و بازم تکرار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : draxler10980 بازدید : 43 تاريخ : يکشنبه 3 دی 1396 ساعت: 18:56

اونجایی که همه دنبال دلیل میگردن جای منِ بی دلیل نیست ...

تکرار ، تکرار و بازم تکرار...
ما را در سایت تکرار ، تکرار و بازم تکرار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : draxler10980 بازدید : 10 تاريخ : چهارشنبه 29 آذر 1396 ساعت: 4:16

خب الان دیگه منم پناهگاه نیستم ، الان منم ضربه میزنم و افراد مهم زندگیم رو ناراحت میکنم :)) 

تکرار ، تکرار و بازم تکرار...
ما را در سایت تکرار ، تکرار و بازم تکرار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : draxler10980 بازدید : 37 تاريخ : چهارشنبه 29 آذر 1396 ساعت: 4:16

2 کیلومتر در 15 دقیقه 
تحمل درد و فشار شدیدی که روی پاهام بود ( و هست ) 
یکم کند و ضعیف شدم که طبیعیه ولی جبرانش میکنم 


تکرار ، تکرار و بازم تکرار...
ما را در سایت تکرار ، تکرار و بازم تکرار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : draxler10980 بازدید : 16 تاريخ : چهارشنبه 29 آذر 1396 ساعت: 4:16

نه ، محافظ !
تکرار ، تکرار و بازم تکرار...
ما را در سایت تکرار ، تکرار و بازم تکرار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : draxler10980 بازدید : 19 تاريخ : چهارشنبه 29 آذر 1396 ساعت: 4:16

همان همیشگی ... باز هم همان حس ، کلماتی که در ذهنم پراکنده اند و هیچ کس نیست که به آن ها سر و سامان بدهد ، البته که نباید منتظر باشم کسی بیاید و آن ها را کنار هم قرار دهد ، خودم باید این کار را انجام دهم ، خودم باید دست کنم توی مغزم و تک تک کلمات را از ریشه جدا کنم ، آن ها را به ترتیب کنار هم بکارم تا بشود متنی که اینجا مینویسم ، که به قول خودم خالی شوم ، خالی از چه ؟ از خالی ... بعد که جلوتر می روم میبینم زحماتم به بار نشسته و از هر کلمه هفتاد کلمه روییده و از این حرف ها و نتیجه اش چه شده ؟ پر شده ام ، پر تر از قبل ، پر از چه ؟ از خالی ...آنقدر پر میشوم تا آخر این کلمات را بالا بیاورم ، همین مزخرفاتی که اینجا می بینید را ، یک مشت کلمات خالی را بالا میاورم و منتظر می مانم تا دفعه ی بعد تا زمانی که دوباره حالت تهوع بگیرم از این حجم عظیم خالی بودن و دوباره بالا بیاورم و این چرخه ادامه خواهد داشت تا روزی که دیگر پر از خالی نباشم ، روزی که خالی خالی محسوب می شوم و سبک تر از همیشه خواهم بود ، روزی که قرار است به سمت خوشبختی و شادی پرواز کنم ، روزی که شاید نزدیک باشد و شاید دور ، روزی که ... راستی بال هایم کو ؟  + تاريخ پنجشنبه شانزدهم آذر ۱۳۹۶ساعت نويسنده محمد | تکرار ، تکرار و بازم تکرار...ادامه مطلب
ما را در سایت تکرار ، تکرار و بازم تکرار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : draxler10980 بازدید : 11 تاريخ : چهارشنبه 29 آذر 1396 ساعت: 4:16

بعدش چه شد ؟ ما همان آدمایی هستیم که چوب حراج زده ایم به خودمان و تمام چیزهایی که داریم تا مقداری پول بدست آوریم و زنده بمانیم ، چرا باید زنده بمانیم ؟ چون قرار است کار کنیم و پول در آوریم که بعدش مثلا خوشبخت بشویم البته "بعدش" هیچوقت نیامده و در خانواده ما کسی او را ندیده ، یک بار به پدرم گفتم شاید "بعدش" ربطی به پول نداشته باشد ، با لبخند ملیحی دست نوازشش را توی سرم زد و گفت اینجا همه چیز به پول ربط دارد حتی بهشت و جهنم که قرار است معنوی باشند نیز به پول ربط دارند نشنیده ای که می گویند فقر از هر دری وارد شود ایمان از همان در خارج می شود ؟ راست می گفت دیگر ، شما برای خوشبختی نیاز دارید حداقل زنده باشید و برای زنده ماندن نیز نیاز به پول دارید و اگر پول نداشته باشید باید بروید دعا کنید که نمیرید چون هزینه ی کفن و دفن بالاست (البته یادتان نرود کرایه ی مورد نیاز را به دعایتان بدهید بالاخره تا آن بالا رفتن هم هزینه های خاص خودش را دارد ) داشتم می گفتم ، چوب حراج زدیم به دارایی خودمان اما کسی ما را نخرید چرا ؟ چون هیچ دارایی خاصی نداشتیم ،مقدار کمی علاقه داشتیم که زنده اش به درد کسی نمی خورد اما قدرتمندانی بودند که علاقه و استعداد های کشته شده را می خریدند تا مثل میکروب های کشته شده از آن ها استفاده کنند و برای حفظ قدرت خود و خانواده شان واکسنی بسازند که استعداد و علاقه تکرار ، تکرار و بازم تکرار...ادامه مطلب
ما را در سایت تکرار ، تکرار و بازم تکرار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : draxler10980 بازدید : 19 تاريخ : چهارشنبه 29 آذر 1396 ساعت: 4:16

سندرم درازیّتجامعه ی ما جامعه ی دراز هاست ، باید دراز بودن را بلد باشی تا بتوانی به جایگاه خوبی برسی و مردم دوستت داشته باشند ، به اطرافتان که نگاه کنید به خوبی متوجه اهمیت درازیّت می شوید ، مثلا مردم ما هرچندوقت یک بار دور هم جمع می شوند و با بصیرت و همبستگی بی نظیرشان می روند به کسی رای می دهند که به بهترین شکل ممکن می تواند دست درازی کند البته که در ابتدای امر قرار است این دستهای دراز به نوعی نوازشگر سر ملت باشند امّا خب نمیدانم چه می شود که همیشه این فرمایش دوستمان که می گفت دستان قوی و چشمان ضعیف درست در می آید و اشتباهی دستشان به سمت جیب ما دراز می شود ، عده ای دیگر نیز هستند که برادر دوقلوی پینوکیو محسوب می شوند و از نظر دماغ دراز بودن رکوردهای گینس را به صورت هفتگی جابجا می کنند به عنوان مثال من با چشمان خودم دیده ام که امروز با دماغ 30 سانتی خود می گویند نان تا پایان سال گران نخواهد شد و فردا با دماغی بالغ بر 35 سانت از افزایش 20 درصدی قیمت نان خبر می دهند آخرین رکورد ثبت شده از این عزیزان مربوط می شود به کسی که فرمود برنامه 100 روزه ای دارد و سه و نیم تا صد روز بعد فرمود که هرکس وعده صد روزه بدهد عاقل نیست از قضا 2 هفته بعدش دوباره خودش وعده صد روزه داد تا مهر تاییدی بر  حرف های قبلیش بزند ، گروه بعدی کسی نیست جز دم دراز ها ، 20 کیلومتر راه می روی تا می رس تکرار ، تکرار و بازم تکرار...ادامه مطلب
ما را در سایت تکرار ، تکرار و بازم تکرار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : draxler10980 بازدید : 15 تاريخ : چهارشنبه 29 آذر 1396 ساعت: 4:16

یه روز خوب اومد ... 

و ما بیخیال اینکه مردم چی فکر میکنن شدیم :))

تکرار ، تکرار و بازم تکرار...
ما را در سایت تکرار ، تکرار و بازم تکرار دنبال می کنید

برچسب : خواهر,فراتر, نویسنده : draxler10980 بازدید : 15 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 0:21

بهشت خیلی نزدیکه ... خیلی نزدیک 
راحت میتونیم لمسش کنیم 
وقتی کنار هم باشیم ، حتی آخرین طبقه جهنمم بهشته :) 
میدونم بعضی اوقات رفتارم بد بود ، همه ممکنه گاهی اشتباه کنن 
همه ممکنه یه وقتایی حالشون خوب نباشه 
بابت اون لحظه ها عذر میخوام 
حواسم نبود که شماها خودِ خودِ بهشتید :)) 

نوشته شده توسط محمد در دوشنبه بیست و سوم مرداد ۱۳۹۶ |
تکرار ، تکرار و بازم تکرار...
ما را در سایت تکرار ، تکرار و بازم تکرار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : draxler10980 بازدید : 9 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 0:21